یک غزل بعد از مدت ها

ساخت وبلاگ

به ره عشق  قدم  با دل و جان خواهم زد 
من اگر پیر شدم شور جوان خواهم زد 

بشود گر که میسر شکر شهد وصال 
سربازار جهان رطل گران خواهم زد 

به می و ساغر ما خرده مگیرای زاهد 
به در میکده صد جرعه روان خواهم زد 

به من می زده جنت به  تضرع مفروش 
که اگر توبه کنم باز همان خواهم زد 

تو مشو غره به سجاده و تسبیح و دعا 
که در آن آتش سوزنده به آن خواهم زد 

به در پیر خرابات نشینم شب و روز 
نه من این قرعه به نام دگران خواهم زد 

توبه را گر بشکستم تو مکن عیب مرا 
تو مپندار که من باده نهان خواهم زد 

من و بدنامی و رسوایی و از روز ازل 
به قیامت که من این طالع به جان خواهم زد 

چونکه از مشرق ساغر بنماید رخ می 
سر گلدسته عشاق اذان خواهم زد

, صمد آقا,,

خلستان صمد آقا1...
ما را در سایت خلستان صمد آقا1 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : samadaghao بازدید : 174 تاريخ : يکشنبه 3 آذر 1398 ساعت: 9:36