قصه ی عشق وغزل ورد جهانست هنوز
چشم ما چون گل نرگس نگرانست هنوز
در غم و اشک فغان بیش میفکن خود را
رود امید خدا در قلیانست هنوز
از می و ساقی و مطرب تو مشو غافل چون
دلبری گوشه ی میخانه چمانست هنوز
سیل غم گر چه کند شاخه ی زیبای گلی
دل قوی دار که آن ریشه جوانست هنوز
شعر من گر چه نیرزد به کلامی از او
حرف دل بود که گلبانگ زبانست هنوز
،،سایه ،،ی شعر و غزل گرچه برفت از سرما
چشمه ی شعر و غزل ،باز روانست هنوز
خلستان صمد آقا1...برچسب : نویسنده : samadaghao بازدید : 106