ای جهان بی وفا ، آن یار ما محمود ، کو؟
آنکه بهر ما چو یک فرزند زیبا بود، کو؟!
دست تقدیرش نموده از من و ملت جدا
آن نهال نورس و آنکس که بُد چون رود، کو؟!
آن شجاع و آن دلاور،یاور بالابلند
آنکسی می کرد یکدم دشمنان نابود ،کو؟!
رفت و دیگر یک نظر بر ما نیفکنده ولی
یاد او درقلب ما دیگر ندارد سود، کو؟!
آن دم آمد ، بوی یاران را برایم زنده کرد
آنکسی عطر تنش بوده برایم عود، کو؟!
هاله اي از نور بر سر داشت چون عمامه اي
بيني اش سوزانده شد، اما دریغا دود،كو؟!
در خيالش نقشه ي تدبير عالَم مي كشد
آن مدير پرتوان و عامل بهبود ، كو ؟
همچو آهنگر كه صيقل مي دهد فولاد و مس
روح ما را سال ها سوهان زد و فرسود ، كو ؟!
نور ِ چشمی بود و اما از حسادت ،چشم خورد!
آنکه در چشم قشنگش،خار شد مشهود ،کو؟!
در لباس فقر ، كار اهل دولت مي نمود
جاي خدمت پر نموده عالمی از کود، كو ؟!
در کویر بی کسی دیدی که تنها مانده ام
آخر ای چرخ دغل،آن یار ما محمود ،کو؟؟!
صمدآقا - مش باقر