ژنِ خوب و پر مایه و پارسا
کند مرد بی مایه را پادشا
کسی برگرفت از جهان کام وی
که یک ژن بود با وی و نام وی
پدر چون بود چند سالی دراز
ژنش می جهد تا که گردد فراز
از آن پس رسد بر پدر از پسر
ژن خوب و نیکو و گردنده فرّ
ژنش چون شود خوب و نیکو و به!
به شهر آورد آن پسر را ز ده
به هر روز می کن تو شکر خدا
که از ژن درافتاده ای بس جدا
سفر می کند هردم آنسوی آب
اروپا نباشد برایش سراب
به ژن گر شوی خوب و چالاک و چُست
بگردد همیشه تو کارت درست!
صمدآقا
برچسب : نویسنده : samadaghao بازدید : 158